گفتمان

فقط چند لحظه کنارم بشین فقط چند لحظه به من گوش کن

گفتمان

فقط چند لحظه کنارم بشین فقط چند لحظه به من گوش کن

سفینه و خورشید و شب

یارو می‌گفت؛ قرار است یک سفینه بسازیم و با آن به خورشید برویم. به او گفتند؛ مرد ناحسابی، به چند هزار کیلومتری خورشید که برسید، ذوب می‌شوید و یارو گفت؛ فکر آنجا را هم کرده‌ایم! قرار است شب وارد خورشید شویم!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد